عبدالله وادی پور (پیشکسوت استان های خوزستان و فارس)
توسط Abbasali Faryabi · منتشر شده · بروزرسانی شده
نام: عبدالله نام فامیل: وادی پور
تاریخ تولد: 1/3/1326
پیشکسوت استان: خوزستان و فارس
تحصیلات: فوق دیپلم
شغل: بازنشسته آموزش و پرورش
تاریخ و محل شروع شمشیربازی: 1342 خرمشهر
رشتة شمشیربازی: هر 3 اسلحه
نام مربی یا مربیان به ترتیب دورة زمانی:
شادروان رضا هاشمی، شادروان شاپور زرنگار، تولاکف، پیچکوف
سابقة شمشیربازی: 11 سال
عناوین کسب شده: عضو تیم ملی فلوره جوانان
بازیکنان هم دوره:
شادروان احمد اکبری، سرژیک آسادوریان، سیاوش طلوعی، حمید فتحی، منوچهر شفایی، جلیلیان، شادروان علیرضا کاظمی، کردونی، گلابی، خواهران مارشلی، شهین رضوی، کرباسی، بهروز حسنی زاده، مهرداد جهانی، زهره و مژده کاظمی، سهیلا لطیفی
مسئولیت های شمشیربازی:
مسئول فنی مسابقات در بازی های آسیایی 1353 تهران
دبیر هیئت استان خوزستان
سابقة مربیگری: از سال 1353
نام شاگردان:
بهزاد، بهروز، امیر، بهرام و محمود حسنی زاده، حمید، مجید، ناصر و محمدرضا سیهانزاده، حمید هاشمی، حلیم طیبی، احمد دری نژاد، لطیف قارونی، طالب هاشم زاده، حمید مالکی، برزگر، فقیهی، مسعود بدر، شهید کاظم بدر، عبدی کاشانی، شهید رسولی، یوسف علی، سراج آل علی، غلام پیرهادی، شهید رسول مصطفایی، زهرا و مژده کاظمی، ژیلا شمشیری، نسرین بدر، خدیجه خواجه، خواهران جهانی
سابقة داوری:
در زمان برگزاری مسابقات آسیایی تهران در آزمون داوری اپه شرکت کردم و کارت داوری بین المللی دریافت کردم.
وقایع مهم:
شمشیربازی را به اتفاق منوچهر شفاهی ازسال 1342 درشهر خرمشهر زیرنظراستاد شادروان رضا هاشمی در رشته فلوره شروع کردیم در هر سه اسلحه شمشیر می زدم. سال 1344 شادروان سرهنگ شاپور زرنگار ماموریت یافت به مدت یک سال شمشیربازان خرمشهر و آبادان را تعلیم دادند و زیر نظر ایشان فلوره و اپه کار کردیم.
سال 1345 اولین مسابقات جوانان جهانی در تهران برگزار شد و من در رشتة فلوره و بهزاد حسنی زاده رشتة اپه عضویت تیم ملی درآمدیم. آن موقع شادروان احمد اکبری، سرژیک، سیاوش طلوعی، حمید فتحی و بقیه خاطرم نیست همگی پول اول حذف شدیم. اولین بار بود که با آپاره و شمشیر الکتریکی آشنا شدیم. آن موقع ها اپه الکتریکی فقط در تهران و اصفهان وجود داشت. و مسابقات با 5 داور انجام می شد.
مربیان بعدی من درحاشیه اردوی تیم ملی جهت آماده شدن برای المپیک آسیایی سال 1353(1974) زیر نظر تولاکف روسی فلوره و اپه و سابر زیر نظر پیچکوف اختصاصی تعلیم می گرفتم. گواهی مربیگری ملی خودم را از شادروان تیمسار الماسی دریافت کردم.
حدود 15سال سابقه مربیگری داشتم که انقلاب شد. یکسال قبل از انقلاب تیمسار الماسی بنده در دفتر فدراسیون خواست و گفت برو کلاس زبان چون قصد دارم تو را به فرانسه یا اطریش جهت دورة مربیگری اعزام کنم.
بعد انقلاب شد و همه چی بهم ریخت. من در رشتة سابر جز 6 نفر اول بودم. خیلی زود بازیگری را رها کردم و مربی شدم. تیم خوزستان همیشه سوم کشور بود. در زمان ریاست منوچهر شفایی یک سال بعد از بازی های آسیایی تهران با همکاری خانم حقیقت تیم پسران و دختران ما در مجموع قهرمان کشور شدند.
در دهة شصت در شیراز شمشیربازی را دوباره احیا کردم و شاگردانی نظیر برادران فرخ منش، صوفی، معصومی، ده بزرگی، ایمانی داشتم. بخش دختران را با کمک سهیلا لطیفی نظیر معصومی، حیدری و تنی چند دیگرکه اسامی آنها درخاطرم نیست پرورش دادیم. کار پایه را خانم لطیفی انجام می داد و تکمیلی آن را بنده آموزش می دادم. بعد از من آقای مجید نورایی و دیگران کار را ادامه دادند.
خاطرات دوران شمشیربازی:
یک خاطرة بسیار جالبی دارم. آن موقعی که شادروان هاشمی سعی داشت شمشیربازی را توسعه بدهد در مراسمی مانند چهارم آبان و جشن های مختلف ما را جمع می کرد و به ما حرکات نمایشی شمشیربازی مانند فیلم های سینمایی آموزش می دادند. یکی از این مراسم در نیروی دریایی انجام می شد. طرف آقای هاشمی که نقش بازنده را بازی می کرد بنده بودم. یک دفعه جو ایشان را گرفت و جلوی جمعیت بقصد کشت به من حمله می کرد و قراری را که بین هم گذاشته بودیم فراموش کرده بود. خلاصه من از ترس اینکه دخلم را نیاورد شمشیر، ماسک و همه چیز را انداختم و پا به فرار گذاشتم. با این کار ملت زدند زیر خنده. او این کارها را می کرد تا جوانان و نوجوانان جذب شمشیربازی شوند. البته ایشان در این زمینه بحمد الله کاملا موفق بودند. خدا رحمتش کند و روحش شاد.
آخرین دیدگاهها