تربیت یک کودک با اعتماد به نفس!
Zbigniew Czajkowski
هر زمان که به خانة بهترین دوست خود در دورة متوسطه می رفتم، پدر او با تأیید به من نگاه می کرد و سپس در مورد آخرین موفقیت های ورزشی من صحبت می کرد. “من می دانم که شما در مسابقات … برنده شدید، من خبر آن را در روزنامه خواندم. آنها می گفتند که شما عالی ظاهر شده بودید!” سپس به طرف پسرش برمی گشت و می گفت: “پسرم، چرا تو نمی تونی مثل آلن باشی؟” چرا بیشتر تنیس بازی نمی کنی؟ چرا بیشتر با او نمی دوی؟” در آنجا آنقدر حس ناخوشایندی به من دست می داد، و آنچنان خجالت می کشیدم که نمی توانم آن را با کلمات توضیح دهم.
آخرین دیدگاهها